رسته‌ها
در پیرامون مادیگری
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 30 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 30 رای
چنانکه میدانیم فلسفه مادی از غرب از آخرهای زمان قاجار به ایران آمد . نخستین کسی که به این فلسفه نقد نوشت شادروان کسروی است.
در این کتاب شادروان کسروی به فلسفه مادی میپردازد آن را روشن میگرداند و با دلیلهای خردمندانه آن را رد میکند.
بخشی از کتاب :
... باید دانست که نیچه و باخنر و شوپنهاور و دیگر یاران ایشان که بنیادگزاران فلسفه مادی هستند با دروغ می‌جنگیده اند ولی در جستجوی راستی نبوده اند . با دروغ جنگیدن و در جستجوی راستی بودن دو چیز جداگانه ایست . این نکته بزرگیست که باید آن را روشن گردانید . بارها کسانی از دروغ‌هایی به ستوه آیند و با آن‌ها به نبرد برخیزند و آن‌ها را براندازند ولی راه به راستی ها نتوانند و در میانه سرگردان مانند . به ویژه آنان که از دروغ سخت برآشوبند و خشم پرده بر جلو چشم ایشان فرو هلد که از دیدن راستی‌ها باز مانند . می‌خواهم بگویم جوش و خروش نتچه و یاران او بیهوده نبوده . لیکن به نتیجه درستی نرسیده‌اند و خود نمی‌توانستند رسید . ...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
27
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
reza447reza447
reza447reza447
1391/09/15

کتاب‌های مرتبط

Dialectical Materialism
Dialectical Materialism
5 امتیاز
از 1 رای
قرارداد اجتماعی
قرارداد اجتماعی
4.6 امتیاز
از 101 رای
نیروی خشونت پرهیزی
نیروی خشونت پرهیزی
4.2 امتیاز
از 5 رای
Rawls
Rawls
5 امتیاز
از 3 رای
The Rhetoric of Plato's Republic
The Rhetoric of Plato's Republic
4.8 امتیاز
از 5 رای
Feminism: A Very Short Introduction
Feminism: A Very Short Introduction
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی در پیرامون مادیگری

تعداد دیدگاه‌ها:
53
همچنین شادروان کسروی دو گفتار دیگر در دو کتاب دیگرش در باره مادیگری دارد اگر کسانی بخواهند توانند به آن کتابها بازگردند :
1- راه رستگاری : گفتار مادیگری
2- ورجاوند بنیاد : گفتار از دانشها مادیگری برنخیزد
8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)
کتاب اصلاح شد
این نسخه ی بدون غلط را دانلود کنید
از گفته های شوپنهاور :
مردانگی دو چیز است : زن نگرفتن و خودکشی
کسانی شادروان احمد کسروی را ملحد میدانند ولی بدانند که در اشتباهند ایشان میخواستند ابرهای تیره ای را که جلوی تابش حقیقتهاست را کنار بزنند و تنها یک راه (یک شاهراه) را برای زندگانی بگشایند.
کسانی که در پی آن حقایقند میتوانند کتاب ورجاوند بنیاد را از همین سایت دانلود کنند و بخوانند و به یک بار هم بسنده نکنند.
دانلود کتابهای احمد کسروی در وبلاگ زیر :
http://pakdini2.mihanblog.com/
باید گفت کسانی که فکر میکنند بی خدایی یک دین است مانند این است که کچل بودن یک رنگ موست
اشتباه شما این است که فکر میکنید بی خدایی یک پدیده دنیای نوین است در صورتی که به دوران یونان باستان می رسد 3000 هزار سال فرصت دینی شدن هم داشته است ولی نشده چون دین نیست یک جهان بینی است و بیخدایی ضد دین نیز حتی نیست
همسان قرار دادن کمونیست که یک ایدئولوژی بود و استالینی بودن ان با بی خدایی اشتباه دیگری است که مردم دچار ان هستند کمونیست استالینی یک حکومت غیر سکولار و ضد دین بود و ارتباطی با بی خدایی نداشت اما قیاس ان با بی خدایی یک قیاس مع الفارق است مثه اینکه بگوئیم گیاه خواری بد است چون هیتلر گیاه خوار بود
جهان بی ناظم درست شده و این نظم برای خود قوانین حاکم بر جهان است وجود قانون نظم میاورد
[quote='jonhmarx']ارسطو پندارپرست بوده است!!!! تا آنجا که ما می دانیم این افلاطون بوده است که به عالم مثل (عالم ایده ها ) اعتقاد داشته ارسطو بیشتر به محسوسات تکیه می کرده است نه پندار ها (ایده ها)
کسروی زیادی خردمند هم نبوده است اینجا نوشته نیچه و شوپنهاور بنیان گذاران فلسفه مادی اند ولی تا جایی که ما می دانیم این دموکریت و رازی و فویر باخ و مارکس وانگلس بوده اند که ماتریالیست بوده اند.[/quote]
دوست گرامی من نمی‌دانم شما خرد را به چه معنی می‌دانید خواهش می‌کنم کتاب در پیرامون خرد و در پیرامون فلسفه از همین نویسنده را بخوانید سپس داوری کنید
(!)(!)(!)(!)(!)(!)(!)(!)(!)(!)(!)
از جان مارکس
گذشته از همه اینها می خواهم حرف نیچه را اینجا بزنم :"رفته رفته بر من روشن می گردد که هر فلسفه بزرگی چیزی نبوده است جز نوعی خاطره نویسی شخصی!در هر نظام فلسفی از ابتدا باید پرسید که آن نظام به دنبال کدام غایت اخلاقی است"

این سخن به حق آفرین دارد . من هم میگویم فلاسفه فقط و فقط برای خودشان فلسفه بافته اند .
در مورد برهان وجوب و امکان باید گفته شود که این برهان فقط با فرض های اولیه اش بازی می کند به قول کانت مسئله این است که اصلا چیزی در این جا اندیشه می شود یا خیر و اگر حرف مرا نمیپذیرید مشکلی ندارد واجب الوجود را ثابت کردید با عقلتان خب چه نیازی بود به پیامبران!!!! این واجب الوجود چرا یکی است و نه چند تا ! اصلا کی گفته است که واجب الوجود موجود کامل است این از کجای آورده اید. واجب الوجود یعنی موجودی که عدم وجودش تناقض آفرین است و لا غیر!!!!
گذشته از همه اینها می خواهم حرف نیچه را اینجا بزنم :"رفته رفته بر من روشن می گردد که هر فلسفه بزرگی چیزی نبوده است جز نوعی خاطره نویسی شخصی!در هر نظام فلسفی از ابتدا باید پرسید که آن نظام به دنبال کدام غایت اخلاقی است"
در پیرامون مادیگری
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک